علی را از زمانی که با هم به یک هنرستان میرفتیم میشناسم. او گرافیک میخواند و من نقاشی. از رفیقهای دوران وی اچ اس. وقتی داشتم به عکساش در کداک تیاتر در مراسم اسکار ۲۰۱۸ نگاه میکردم، تاریخ عجیب و غریبی از اتاق پشتیهای ذهنم میگذشت. رفاقتی که از سال ۱۳۷۶ در هنرستان سوره شروع شد. سال ۱۳۷۸ در اولین فیلم تجربیام فیلمبردار بود. اصلا او گفت بیا فیلم بسازیم، در انتهای یکی از هزاران تهرانگردی، در پارک لاله.
از سال 79 که سینما را با دورههای فیلمسازی انجمن سینمای جوان آغاز کردم؛ همیشه هر جا که بحثی جدی درباره سینمای مستند و فیلم کوتاه بود؛ محمد آفریده هم بود.
جزو معدود مدیرانی که میدیدم برای فیلم کوتاه و مستند و فیلمسازانش، شان و هویت مستقل قائل است. محمد آفریده کارنامه روشنی در این حوزه دارد. مدیری که گوش شنوا داشت و همیشه پیشنهادات و انتقادات جمعی را میپذیرفت.